شعر زهرا جون2
 
 
 
....
شعر زهرا جون2
ارسال شده در شنبه 3 / 5 / 1391برچسب:شعر زهرا جون2, - 20

bacheha zahra joon dobare zahmat keshide baramoon shere jadidesho ferestade

taghdim b armin 2afm va doostdaranesh

طبق معمول بازم مثه هرروز...قلبم به امیده برگشتنته هنوز...نمیدونستی بری این دل بی تو میمیره...ارمین داره انتقامشو از خودش میگیره.....دیگه کاری جز فکر تو ندارم....مثه بارون دارم هردم میبارم....کاری که با من کردیو یادت باشه...شایدم کاری که کردی یادگارت باشه....مثه زخمی که تو به قلبم زدی....تا اخره عمرمم یادگارمه همین....تو که میخاستی بری چرا زجرم دادی...چرا توی مشکلاتم عصا به دستم دادی....چرا وقتی میدیدی از دروغ بیزارم...همش حرفای دروغ تحویلم میدادی.....چرا خواستی یه لحظه تنها نباشم....چرا خواستی اسیر این غمها نباشم....چرا تمومه چراهامو بی چون گذاشتی....تو این زندگی چی کم بود که ازش گذشتی......فقط دوست دارم فقط یک باره دیگه...بیاد و دستامو جلوی چشام بگیره....منم اروم بزارم لب رو لبهاش.......با اون طعمه لبهاش .....با اون ناز نگاش....با اون لمسه موهاش .....بااون نوازشه دستاش...میرم تا عمقه رویاش....رویای با تو بودن واسه همیشه....بیا دستامو بگیر نگو نمیشه....که ارمین بیقراره واسه با تو بودن....نگو من و تو با هم ما نمیشه...........

merC



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده مروارید